آیه «ذوی القربی»
خداوند متعال در قرآن کریم به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم چنین دستور می دهد: «به مردم بگو در امر رسالت مزد و اجری از شما نمی خواهم، جز این که به ذوی القربی مودّت و محبّت داشته باشید». مفسران در تفسیر «ذوی القربی» می نویسند: منظور از «ذوی القربی» علی و فاطمه علیه السلام و فرزندان آن دو هستند. حتی از بسیاری از علمای اهل سنت نقل شده که منظور پیامبر از «قُربی»، علی علیه السلام و فاطمه علیه السلام و دو پسر آن دو است و پیامبر این عبارت را برای آن که کاملاً در اذهان بماند سه مرتبه تکرار نمودند.
سوره 76. انسان آيه 7-10
اَعُوذُ باللّهِ منَ الشّيطانِ الرَّجيم
ذَلِكَ الَّذِى يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ قُلْ لَّا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِى الْقُرْبَى وَمَن يَفْتَرِفْ حَسَنَةً نَّزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْناً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ
صدق الله العلی العظیم
ترجمه :
اين (فضل بزرگ) چيزى است كه خداوند به بندگانش، آنان كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادهاند بشارت مىدهد. (اى پيامبر! به مردم) بگو: من از شما بر اين (رسالت خود) هيچ مزدى جز مودّت نزديكانم را نمى خواهم و هركس كار نيكى انجام دهد، براى او در نيكويى آن می افزاييم. همانا خداوند بسيار آمرزنده و قدردان است.
نکات تفسیری :
در آيه قبل خوانديم كه پاداش مؤمنان نيكوكار، باغ هاى بهشتى و رسيدن به تمام خواسته ها و فضل بزرگ پروردگار است. در اين آيه سخن از پاداش كسى است كه با هدايت خود صدها ميليون نفر را به اين باغ ها و خواسته ها رسانده است، يعنى پيامبر اسلام.
اگر هديه يك شاخه گل تشكّر و پاداش لازم دارد، نجات بشريّت چه پاداشى خواهد داشت. با نگاهى به قرآن مىبينيم كه شعار تمام انبيا اين بود كه ما جز از پروردگارمان پاداشى نمىخواهيم. در سوره شعراء از آيه 109 تا آيه 127، سخن حضرت نوح، هود، صالح، لوط و شعيبعليهم السلام و در سوره سبأ آيه 47، سخن پيامبر اسلام چنين است: مزد و پاداش من تنها بر خداوند است. «ان أجرى الاّ على اللّه»
البتّه شكى نيست كه مراد انبيا اين بود كه ما پاداش مادى نمىخواهيم، ولى اطاعت كردن و هدايت شدن شما را مىخواهيم، زيرا همه آنان پس از آنكه در سوره شعراء درخواست مزد را منتفى دانستند، به مردم سفارش تقوا و اطاعت از خداوند مىكردند. «فاتقوا اللّه و اطيعون» پس انبيا پاداش مادى نمىخواهند، ولى مزد معنوى و هدايت مردم را خواهانند كه اين مزد در واقع به نفع خود مردم است، نظير اينكه استادى به شاگردش بگويد: من از تو مزدى نمىخواهم و پاداش من تنها يك چيز است و آن اينكه تو درس بخوانى كه در واقع اين پاداش براى شاگرد است.
مزد رسالت پيامبر اسلامصلى الله عليه وآله چيست؟ پيامبر اسلام نيز از مردم درخواست مزد مادى نداشت، ولى چندين مرتبه از طرف خداوند با كلمه «قل» مأمور شد تا مزد معنوى را كه به نفع خود مردم است، از مردم تقاضا كند. «قل ما سألتكم من أجر فهو لكم»(21)
اين مزد معنوى نيز در دو تعبير آمده است. يك بار مىفرمايد: من هيچ مزدى نمىخواهم جز آنكه هر كه خواست راه خدا را انتخاب كند، «الاّ من شاء ان يتّخذ الى ربّه سبيلا»(22) و يك بار در آيه مورد بحث كه مىفرمايد: «لا اسئلكم عليه اجرا الاّ المودّة فى القربى» بنابراين مزد رسالت دو چيز است: يكى انتخاب راه خدا و ديگرى مودّت قربى. جالب آنكه در هر دو تعبير كلمه «الاّ» مطرح شده است، يعنى مزد من تنها همين مورد است.
با كمى تأمل مىفهميم كه بايد راه خدا و مودّت اهل بيت يكى باشد، زيرا اگر دو تا باشد، تناقض است، يعنى نمىتوان گفت: من فقط تابستانها مطالعه مىكنم و بار ديگر گفت: من فقط زمستانها مطالعه مىكنم. زيرا محصور بايد يك چيز باشد.
پيامبر اسلام از طرف خداوند يك بار مأمور مىشود كه به مردم بگويد: مزد من تنها انتخاب راه خداست و بار ديگر مأمور مىشود كه بگويد: مزد من فقط مودّت قربى است. در واقع بايد اين دو درخواست يكى باشد. يعنى راه خدا همان مودّت قربى باشد.
از طرفى مودّت با دو چيز ملازم است: يكى شناخت و معرفت، زيرا تا انسان كسى را نشناسد نمىتواند به او عشق بورزد. دوم اطاعت، زيرا مودّت بدون اطاعت نوعى تظاهر و رياكارى و دروغ و تملّق است. پس كسانى كه دستورات خود را از غير اهل بيت پيامبرعليهم السلام مىگيرند، راه خدا را پيش نگرفتهاند. اين از ديدگاه قرآن.
امّا از نظر عقل. پاداش بايد همسنگ و هموزن عمل باشد. رسالت، جز امامت كه ادامه آن است هم وزنى ندارد، مزد رسالت ادامه هدايت است، مزد يك معصوم، سپردن كار به معصوم ديگر است. مزد عادل آن است كه زحمات او را به عادل ديگر بسپاريم.
عقل مىگويد: تا لطف هست بايد تشكّر نيز باشد و اگر امروز لطف پيامبر شامل حال ما شده و ما به اسلام هدايت شدهايم بايد مزد رسالتش را بپردازيم و اگر مزد رسالت، مودّت قربى است، امروز هم بايد قُربايى باشد تا نسبت به او مودّت و اطاعت داشته باشيم. آرى، امروز هم بايد نسبت به حضرت مهدىعليه السلام مودّت داشته و نسبت به او مطيع باشيم. مگر مىشود بگوييم مسلمانان صدر اسلام مأمور بودند مزد رسالت را بپردازند و نسبت به قربى مودّت داشته باشند، ولى مسلمانان امروز يا اين وظيفه را ندارند و يا قربايى نيست تا به او مودّت بورزند و مزد رسالت را بپردازند. البتّه مودّت حضرت مهدىعليه السلام در زمان غيبت، عمل به پيامهاى او و رفتن در راه كسانى است كه ما را به آنان سپرده است، يعنى فقهاى عادل و بى هوا و هوس.
عقل انسان از اينكه مودّت قربى پاداش پيامبرى قرار گرفته كه صدها ميليون نفر را به هدايت و سعادت و فضل كبير الهى رسانده مىفهمد كه قربى و كسانى كه مورد مودّت هستند، برترين افراد بشر و معصومند. زيرا هرگز مودّت گنهكار پاداش پيامبر معصوم قرار نمىگيرد. نمىتوان باور كرد كه مودّت افرادى گنهكار بر مسلمانان جهان در طول تاريخ واجب باشد و هيچ فرقهاى از مسلمانان (غير از شيعه) رهبران خود را معصوم نمىداند و هيچ فرد يا گروهى تا كنون نه براى امامان معصوم گناهى نقل كرده و نه براى آن بزرگواران استادى نام برده است.
عقل مىگويد: گذاشتن دست بشر در دست غير معصوم نه تنها ظلم به انسانيّت است، بلكه ظلم به تمام هستى است. زيرا هستى براى انسان آفريده شده (تمام آيات «خلق لكم»، «سخّر لكم» و «متاعا لكم» نشانهى آن است كه هستى براى انسان است) و انسان براى تكامل واقعى و معنوى و خدايى شدن و آيا سپردن اين انسان با آن اهداف والا به رهبران غير معصوم، ظلم به او و ظلم به هستى نيست؟
اگر در روايات، رهبر معصوم و ولايت او زير بنا و پايه و اساس دين شناخته شده است، «بنى الاسلام على خمس... الولاية»(23) و اگر حضرت علىعليه السلام تقسيم كننده مردم ميان بهشت و دوزخ معرّفى شده است، «قسيم الجنّة و النار»(24) و اگر نماز بى ولايت پذيرفته نمىشود،(25) و اگر مودّت اهل بيت حسنه است،(26) و اگر زيارت و توسّل به آنان سفارش شده، همه به خاطر همان جوهر كيميايى مودّت است.
زمخشرى و فخررازى كه از بزرگان اهل سنّت هستند، در تفاسير خود آورده اند كه رسول خداصلى الله عليه وآله فرمودند:
«مَن مات على حبّ آل محمّد مات شهيداً» هر كه با دوستى آلمحمّد از دنيا برود، شهيد است.
«مَن مات على حبّ آل محمّد مات تائباً» هر كه با دوستى آل محمّد از دنيا برود، توبهكننده است.
«مَن مات على حبّ آل محمّد مات مستكمل الايمان» هر كه با دوستى آل محمّد از دنيا برود، با ايمان كامل از دنيا رفته است.
«مَن مات على حبّ آل محمّد مات على السنة والجماعة» هر كه با دوستى آل محمّد از دنيا برود، طبق سنّت و سيره پيامبر از دنيا رفته است.
حال اين سؤال پيش مىآيد كه آيا مودّت بدون اطاعت، مىتواند هم وزنِ شهادت، مغفرت و ايمان كامل قرار گيرد؟
در همين تفاسير ذيل اين آيه حديثى از رسول اكرمصلى الله عليه وآله آمده است كه:
«ألا و مَن مات على بغض آل محمّد جاء يوم القيامة مكتوب بين عينيه آيس من رحمة اللّه»، آگاه باشيد، هركه با كينه و بغض آل محمّد بميرد، روز قيامت مىآيد در حالى كه ميان دو چشم او نوشته شده: او از رحمت خداوند مأيوس و محروم است.
«ألا و مَن مات على بغض آل محمّد مات كافرا» آگاه باشيد، هر كه با بغض آلمحمّد بميرد، كافر مرده است.
«ألا و مَن مات على بغض آل محمّد لم يشم رائحة الجنة» هر كه با بغض آلمحمّد بميرد، بوى بهشت را استشمام نمىكند.
فخر رازى در تفسير خود آورده است: همين كه آيه مودّت نازل شد از پيامبر اكرم پرسيدند: قربى چه كسانى هستند كه مودّت آنها بر ما واجب است؟
حضرت فرمودند: علىّ و فاطمه و فرزندانش، سپس اضافه مىكند كه حضرت فرمودند: «فاطمة بضعة منّى يؤذينى ما يؤذيها» فاطمه پاره تن من است هر كس او را اذيّت كند مرا اذيّت كرده و كيفر كسانى كه رسول خدا را اذيّت كنند، در قرآن چنين آمده است. «انّ الّذين يؤذون اللّه و رسوله لعنهم اللّه فى الدنيا و الآخرة و اعدّ لهم عذاباً مهيناً»(27)
در حديث مىخوانيم كه امام حسنعليه السلام در ذيل جملهى «و مَن يقترف حسنة نزد له فيها حسناً» فرمود: «اقتراف الحسنة مودّتنا اهل البيت»(28) كسب نيكى، مودّت ما اهل بيت است.
21) سبأ، 47.
22) فرقان، 57 .
23) كافى، ج2ص18.
24) بحار، ج7، ص186.
25) بحار، ج27، ص167.
26) بحار، ج43، ص362.
27) احزاب، 57 .
28) تفاسير نمونه و صافى.
پیامها :
1- بشارت خداوند بس بزرگ و عظيم است. «روضات الجنّات - ما يشاؤون - فضل كبير - ذلك الّذى يبشّر اللّه عباده»
2- نشانه بنده خدا ايمان و عمل صالح است. «عباده الّذين آمنوا و عملوا الصالحات»
3- رمز دريافت آن همه نعمت و بشارت، بندگى خدا و ايمان و نيكوكارى است. «عباده الّذين آمنوا و عملوا...»
4- مودت قربى مصداق روشن ايمان و عمل صالح است. «يبشر اللّه عباده الّذين آمنوا و عملوا الصالحات قل لا اسئلكم... الا المودة فى القربى»
5 - درخواست مزد از زبان خود سنگين است، لذا پيامبر مأمور مىشود از طرف خداوند مزد خود را به مردم اعلام كند. «قل لا اسئلكم...»
6- مودّت بدون معرفت امكان ندارد. (پس مزد رسالت قبل از هر چيز شناخت اهل بيت پيامبر است سپس مودّت آنان) «الاّ المودّة فى القربى»
7- مودّت بدون اطاعت، ريا و تملّق است. (پس مودّت قربى يعنى اطاعت از آنان) «الاّ المودّة فى القربى»
8 - قربى معصومند. زيرا مودّت گناهكار نمىتواند مزد رسالت قرار گيرد. «الاّ المودّة فى القربى»
9- مودّتى كه قهراً همراه با معرفت و اطاعت است تنها در اهلبيت مستقر است. (كلمه «فى» رمز آن است كه جايگاه مودّت تنها اهلبيت است.) «فى القربى»
10- مودّت فى القربى، راهى براى كسب خوبىهاست. «الاّ المودّة فى القربى و مَن يقترف حسنة»
11- مودّت اهل بيتعليهم السلام، برجستهترين حسنه است. «المودّة فى القربى و من يقترف حسنة»
12- مودّت قربى حسنه است. «مَن يقترف حسنة»
13- مودّت قربى سبب دريافت پاداش بيشتراست. «نزد له فيها حسناً»
14- دوستى اهل بيت پيامبر، زمينهى دريافت مغفرت است. «الاّ المودّة فى القربى... انّ اللّه غفور»
15- خداوند قدردان كسانى است كه به وظيفه خود در مودت اهل بيت عمل مىكنند. «انّ اللّه غفور شكور»
منبع تفسیر نور
نظرات شما عزیزان: